کار من هر روز با اینترنت است
اطلاعاتم به روی دیسکت است
هر چه میگیرم همه از sever است
file های من درون folder است
بایگانی کوچک و کامل شده
همدم من سیستم عامل شده
فرصت دیدار کوه و دشت نیست
چون دگر وقتی برای گشت نیست
توی گلدانها فقط خاک و گل است
عکس گل در یاهو و در گوگل است
عکسهایم خارج از corbis نیست
فکر من جایی به جز office نیست
کارهای من همه تقلیدی است
رونوشت و CD و DVD است
گاه با بعضی کمی CHAT میکنم
گاه یک برنامه format میکنم
ارتباطاتم همه ایمیلی است
از سر کج خلقی و بی میلی است
دست و پایم خسته و بی حس شده
راه رفتن خارج از access شده
ورزش از برنامه ها کنسل شده
ورزشم ویندوز یا exel شده
یادگیری از سر مجبوری است
این زالزامات فیبر نوری است
قوری چای ، فلاسک تی شده
علم ما اکنون فقط IT شده
نام من محدود به PASSWORD گشت
جمله هایم مختصر چون word گشت
هر چه از آن زندگی شیرین شود
زود در سطل RECYCLEBIN شود
گر چه من گاهی شکایت میکنم
اندک اندک دارم عادت میکنم
شعر بنده در همین جا END شد
نامه ام با کامپیوتر SEND شد
حرف هایم را همه فوروارد کن
هر چه گفتمSAVE و روی HARD کن
شکوه هایم آنچنان BASIC نیست
هیچ نیکی بهتر از تکنیک نیست
_______________________________
ای خدا Hard دلم Format مکن
Field من را خالی از برکت مکن
Option غم را خدایا On مکن
File اشکم را خدایا Run مکن
Uninstal کن شاخه های غصه را
سردی و افسردگی را ، هر سه را
Jumper شادی بیا تا Set کنیم
سیستم اندوه را Reset کنیم
نام تو Password درهای بهشت
آدرس Email سایت سرنوشت
تا نیفتد Bug در اندیشه مان
تا که ویروسی نگردد ریشه مان
ای خدا از بهر ما ایمن فرست
بهر دل های پرآتش Fan فرست
ای خدا حرف دلم با کی زنم؟
Help می خواهم که F1 می زنم
______________________________________
رزم رستم و ویروس
کنون رزم ویروس و رستم شنو
دگر شنیدستی این هم شنو
که اسفندیارش یگی دیسک داد
بگفتا به رستم که ای نیکزاد
در این دیسک باشد یکی فایل ناب
که بگرفتم از سایت افراسیاب
برو حال میکن بدین diskهان!
که هم نون وهم آب باشد در آن
تهمتن روان شد سوی خانه اش
شتابان به دیدار رایانه اش
چو آمد به نزد mini towerاش
بزد ضربه بر سر powerاش
دگر صبر و آرام و طاقت نداشت
مر آن disk را در drive اش گذاشت
نکرد هیچ صبر و نداد هیچ لفت
یکی list از root دیسک گرفت
در آن disk دیدش یکی file بود
بزد enter آنجا و اجرا نمود
کز آن یک demo شد پس از آن عیان
ابا فیلم و موزیک وشرح وبیان
به ناگه چنان سیستمش کرد hang
که رستم در آن ماند مبهوت و منگ
چو رستم دگر بار reset نمود
همی کرد hang و همان شد که بود
تهمتن کلافه شد و داد زد
ز بخت بد خویش فریاد زد
چو تهمینه فریاد رستم شنود
بیامد که لیسانس رایانه بود
بدو گفت رستم همه مشکلش
وزان disk و برنامه خوشگلش
چو رستم بدو داد قیچی و ریش
یکی دیسک bootable آورد پیش
یکی toolkit اندرآن disk بود
بر آورد آنرا و اجرا نمود
همی گشت toolkit،hard اندرش
چو کودک که گردد پی مادرش
به ناگه یکی رمز virus یافت
پی حذف امضای ایشان شتافت
چو virus را نیک بشناختش
مر از boot sector بر انداختش
یکی ضربه زد بر سر toolkit
که هر byte آن گشت هشتاد bit
به خاک اندر افکند virus را
تهمتن به رایانه زد بوس را
چنین گفت تهمینه با شو هرش
که این بار بگذشت از پل خرش
قسم خورد رستم به پرور دگار
نگیرد دگر disk از اسفندیار